از یه نویسنده ی موفق امروزی هر سوالی راجع به نویسندگی می خواهید بپرسید، مطمئن باشید جواب همه را می داند و با کمال میل جواب می دهد، حتی جواب سوال هایی را که نپرسیده اید هم می دهد.
مصاحبه کننده: چکار کنیم نوشته هایمان را در کافه ها به هم معرفی کنند و جملات روشنفکرانه درباره اش بدهند؟
نویسنده معروف: خوب دو نوع معرفی داریم. اگر منظورتان این است که بگویند برو حتما این را بخر و بخوان، آن وقت نوشته ی تان باید در عین حال که عامه پسند است رمزهایی عالی در دل خود داشته باشد. مثلا درست در اوج ماجرا باید جمله ای از جدیدترین فیلسوف معروف بیاورید. آن وقت عامه پسندی شما بهترین امتیاز شما خواهد بود.
اما اگر می خواهید آن ها شما را هم روشنفکر تصور کنند باید برعکس عمل کنید. یعنی زندگی یک روشنفکر را بنویسید اما به مسائل روزمره ای بپردازید که همه درگیرش هستند. مثلا محیط کافه ها را انتخاب کنید اما صحبت ها را تا حد صحبت های روزمره قابل فهم کنید و از موسیقی های معروف در پس زمینه استفاده کنید.
م: یعنی نمی توان این دو را با هم جمع کرد؟
ن: چرا، حتما آثار من را که خوانده اید؟ واقعا کار بسیار سختی است.
متاثر از مقاله ای تحت عنوان «فریب بده باور پذیر کن» در مجله ی فیلم نگار
سلام وبلاگ قشنگی داری یه سر به وبلاگ من هم بزن
http://www.TakClub.com
سلام
نوشته قشنگی داری! دمت گرم بالاخره این طلسم ننوشتن را شکستی!!
می دونی ، من از اون دسته آدمایی ام که همیشه از دیدن هر فیلمی یا از خوندن هر کتابی لذت بردم . چون من از اون دسته آدامایی ام که انقدر فیلم دیدم که میشه گفت هر فیلمی رو ندیدم و اونقدر کتاب خوندم که میشه گفت از هر داستانی خبر ندارم. برای همین هم کلا از نوشتت چیزی نفهمیدم جز اینکه چقدر قشنگ می نویسی!!D:
یادم نمیاد کی این یادداشت رو نوشتم. از دست یه فیلمنامه نویس آمریکایی شاکی بودم.
ممنون از توجه ات به فرم!
ها؟
چی؟
فکر کنم یه نویسنده پست مدرن و یه مصاحبه کننده پسا پست مدرن به تور هم خوردن و خواستن از موقعیت استفاده کنن و درآمد زایی کنن،
اینا رو ول کن از کاهگلا چه خبر؟
:-)
به پست مدرن ها توهین نکن
کاهگلا هم خوبن، به بارون هم سلام می رسونن...
تو این فکرم که کاهگل تو ایران نماد پست مدرنیسم است!
ببخشیدا، ولی این نویسنده چی داره میگه؟؟؟
در مورد اول هیچ تضمینی وجود نداره که داستان خز نشه!!!
مورد دوم هم که تکراریه و زیاد دیدیم!
خود نویسنده هم که کپسول اعتماد بنفس ان! :دی
شماره ای، آدرسی چیزی ازش ندارید؟!!!
متوجه نکته ی اصلی شدید: نویسنده
همه چیز این متن در شخصیت نویسنده و اعتماد به نفسش خلاصه می شود(ارتباط معنایی کپسول با فشردگی)
این نویسنده می گوید من می دانم. وقتی می توانی رویدادهایی را در قالب داستان پشت سر هم ردیف کنی، حتما جواب هر سوالی را می توانی بدهی
درودهای فراوان به مدیر مسئول محترم:
همکاران عزیز، وبلاگ جامعه شناسی ایران http://www.arja.blogsky.com با مقاله اطلاعیه تشکیل سازمان ره روان بابک خرمدین، مبارزه با مارکسیسم و تعدای مقاله به روز شده است، از نقدهای خوبتان دریغ نورزید و در ضمن در نظر سنجی وبلاگ شرکت نمائید با تشکر کوروش آریامنش