کلمه ای گمشده

به دنبال کلمه ای فارسی ام که بتواند این احساس را در خود خلاصه کند. کلمه ای شوخ و بازیگوش که بتواند شادی کودکانه ی یافتن دوباره ی اسباب بازی محبوب را تداعی کند. نشان دهنده ی هیجان ناشی از شناخت خود باشد و به سرزندگی تجربه ای عمیق و به یادماندنی که مدام تکرار می شود.

سوره ی ماعون معیار حق شناسی

راستگو مهمان جدید وبلاگ است. از طرف محفل نویس ها ورودش رو به نوشتک تبریک می گم. امیدوار نوشتک خوان های دیگر هم ما را در پر بار کردن مطالب این وبلاگ کمک کنند.

===========================

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ارایت الذی یکذب بالدین .  فذلک الذی یدع الیتیم . ولا یحض علی طعام المسکین .

فویل للمصلین . الذین هم عن صلاتهم ساهون . الذین هم یرائون . ویمنعون الماعون

ترجمه :

            " آیا ندیدی آن کسی را که ( روز جزا / دین ) را تکذیب میکند ؟!

            او همانست که یتیم را از خود به خشم می راند .

            و دیگران را برای غذا دادن به درمانده تشویق نمیکند .

            پس وای بر نمازگزاران .  آنها که در نمازشان خطا می کنند .

            آنها که ریا می کنند . و از دادن کمک های ناچیز منع میکنند . "

این سوره را به 2 بخش تقسیم میکنیم .

بخش اول صفات کسی را بیان می کند که دین را تکذیب میکند . ( یعنی از زمره ی مومنان خارج است !)

          می گوید : آیا دیدی کسی را که دین را تکذیب می کند ؟!

در اینجا برای مخاطب سوالی پیش می آید : کی ؟؟

 جواب را خود قرآن بلافاصله میدهد : همان که یتیم را از درگاه خود میراند ! همان که دیگران را به طعام مسکین تشویق نمیکند !

از این آیات به وضوح معیار قرآن برای تشخیص مسیر درست و واقعی زندگی اسلامی حاصل میشود . قرآن هیچوقت نگفته کسی که نماز نمی خواند دین را تکذیب میکند. هیچ جا نگفته کسی که مرجع تقلید ندارد دین را تکذیب میکند . حتی نگفته کسی که امام علی را قبول ندارد مومن نیست ! بلکه می گوید کسی دین را تکذیب میکند که . .

این آیات در واقع بیان گر اهمیت اخلاقیات از منظر خداوند است !

 اما بخش دوم سوره که تکلیف بسیاری از ما به ظاهر مسلمانان را بیان میکند !

میفرماید : ( این صفات کسی که دین را تکذیب کرد بود . با این حال) وای بر نمازگزاران ! نمازگزارانی که از نماز خود غافل اند ! آنهایی که ریا می کنند و مردم را از کمک های اندک و ناچیز به هم منع میکنند .!

          در بیان معنی و ربط این دو بخش باید به معنی کلمه "ویل" توجه کرد . ویل در قرآن از زبان خداوند به معنی خشم و نفرین است .

  اما . . .  چرا خدا به نمازگزاران اینطور با خشم خطاب میکند ؟!

در جواب این سوال باید به خود قرآن برگردیم :

" . الذین هم عن صلاتهم ساهون . الذین هم یرائون . و یمنعون الماعون"

" ولا یاتون الصلاة الا وهم کسالی و لا ینفقون الا وهم کارهون " توبه ( 54)

"ان المنافقین . . . و اذا قامو الی الصلاة قامو کسالی یرائون الناس " نساء (142)

1 . منافق و ریا کار

2. سهو و کسالت در نماز

3. کمک نکردن به یتیم و مخالفت با انفاق

همانطور که میبینیم کاملا ارتباط آیات واضح است . اما در جواب سوال باید گفت :

نمازگزاری که  در نماز کسل است و سهو میکند همان منافق است ! نفاق و ریا دو آفت اساسی برای پیروان ادیان هستند که ضررشان بسیار بیشتر از دشمنان آن دین است! منافقان در قرآن از همه گروه ها منفورترند ! منافقان نه تنها ایمان ندارند بلکه آبروی دین را هم می برند ! یعنی در مقایسه با کسی که فقط ایمان ندارد وتظاهر هم نمیکند بسیار بدتر و گناهکارتر هستند . چرا که باعث لوث شدن دین می گردند .

سهو در نماز در تفاسیر مختلف به معنی سهل انگاری در وقت نماز آمده که به نظر بی ربط می آید . منظور از سهو در نماز خطا در اصل نماز است . یعنی از اصل و معنی نماز بی خبرند که البته نتیجه ی آن میشود کسالت در سر نماز !!

سوال : من هنگام نماز خواندن کسل هستم ! آیا من منافق ام ؟!

جواب : بله ! نفاق نوعی بیماری اخلاقی است . ممکن است انسان به آن مبتلا باشد و نداند! همانطور که بیشتر بیماریهای اخلاقی اینگونه اند .( غرور ! )  نفاق یعنی انسان وانمود کند کاری  می کند که در واقع  آن را انجام نمیدهد !  مثلا وقتی شما سر کلاس مشغول چرت زدن هستید و فقط چشم خود را به زحمت باز نگه داشته اید تا وانمود کنید بیدار هستید . این نفاق است ! وقتی با استاد خود در رابطه با موضوعی بحث می کنید و خیلی راحت و بدون علت حرف استاد را میپذیرید در حالی که قلبا قانع نشده اید این نفاق است . وقتی چادرتان را برای رضایت خاطر پدرتان می پوشید  نفاق است . نفاق در واقع دروغی است که نگفته اید !!!

حال بازگردیم به سوال . شما سر نماز کسل هستید ! این نشان میدهد که :

در هر 3 حالت فوق شما کاری کرده اید که قلبا مشتاق به انجام آن نبوده اید . یعنی نفاق دارید !!!

در مجموع زبان سوره واضح است ! اگر شما اصلا تا به حال نماز نخوانده اید وضعتان به مراتب بهتر از کسی است که با کسالت نماز می خواند !!! و اگر شما تا به حال نماز نخوانده اید ولی دستتان به کار خیر میرود و یتیمان را از خود نمیرانید شما از منظر قرآن مسلمان هستید و اجر خود را در نزد خداوند دارید !!

بله این نظر قرآن درمورد سعادت انسان هاست :

آل عمران (113) : " از مسیحیان گروهی هستند که در نیمه های شب  آیات خداوند را تلاوت میکنند در حالی که سجده میکنند . به خدا و روز قیامت ایمان دارند و امر به معروف و نهی ازمنکر میکنند و در کار خیر عجله میکنند و آنها از صالحان هستند . "

بقره(62) :" مسلماً کسانى که [ به ظاهر ] ایمان آوردند ، و یهودى ها و نصرانى ها و صابئى ها هر کدامشان [ از روى حقیقت ] به خدا و روز قیامت ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند ، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شایسته و مناسب است ، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین شوند"

در این آیات خداوند به کسانی که مسلمان نیستند ولی عمل صالح انجام میدهند وعده ی پاداش میدهد و حتی در آیه دوم همه را با مسلمانان در یک ردیف قرار میدهد ! واضح است کسی که مسیحی است به همه ی عمرش حتی 1 رکعت هم نماز نخوانده !  بسیار پیش آمده که شراب نوشیده ! گوشت خوک خورده ! و بسیاری از کارهای دیگر که در اسلام حرام است و در مسیحیت حلال !! چطور میشود چنین شخصی به بهشت میرود ؟! خدا چطور این فرد را صالح می نامد ؟!!!

با انکی تامل در آیات فوق منظور خداوند متعال از دین اسلام را در میابیم  . . .  آنجا که می گوید :" و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه " ( هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند از او پذیرفته نخواهد شد !)  منظور باری تعالی از اسلام  اسم "اسلام" نیست بلکه منظور تسلیم شدن ودل سپردن به اوست ! همچنان که در هنگام نزول قرآن اسم " اسلام " اسم خاص نبود . . . بلکه بعدا اسم این دین شد " اسلام ".

آنجا که می گوید :" ابراهیم یهودی ونصرانی نبود بلکه مسلمان بود " آل عمران (67) یعنی چه ؟!!  مگر ابراهیم مثل ما نماز می خواند ؟!! مگر زبانش عربی بود ؟!! مگر اینطوری لباس می پوشید ؟! مگر اینطور وضو می گرفت ؟! صد البته که نه !! ببینیم خدا  ابراهیم را مسلمان می خواند ! یعنی هر چه ابراهیم دارد وما هم داریم از اصول اسلام است !!! بیاییم ببینیم منظور خداوند از مسلمان کیست ؟!! تا ابد می خواهیم همینطور خداوند را عبادت کنیم ؟!!!؟

آنجا که می گوید :" ان الدین عند الله الاسلام " منظورش این نیست که مسیحیت در نزد خدا پذیرفته نیست !! بلکه می گوید مسیحیان هم مسلمان هستند !!! یهودیان هم مسلمان اند . البته که زرتشتیان هم مسلمان بودند !  خدا 124000 پیامبر دارد ! همه به عربی نماز می خواندند ؟؟ همه صیغه ی ازدواجشان عربی بود ؟؟؟!  البته که نه !!

 با این حال همگی از طرف خدا مبعوث بودند ! و همه انسان را به کمال دعوت میکردند !!  اصول اسلام اصول همه ی آنهاست !!

 حال بیاییم با دیدی منصفانه به خود و جامعه ی خودمان بنگریم !  آیا از نظر اسلام ما مسلمانیم ؟!! آیا این جامعه اسلامی است ؟!! آیا شلوغ تر شدن مساجد نشان دهنده ی پیشرفت دینی جامعه است یا کمتر شدن فقرا ؟!! آیا ما مسلمان تریم یا ترکیه ای های بی حجاب ؟!! ما به بهشت میرویم یا امریکاییهای حروم لقمه ؟!!!

آیا هدف خداوند متعال از فرستادن پیامبرش برگزاری یک نماز جماعت با شکوه در همه ی کره ی زمین بود ؟!! یا سپری کردن یک روز بی گرسنه در زمین ؟!

در پایان می خواهم به صورت کاملا بی پرده نتیجه گیری خودم را از تفسیر این سوره بیان کنم :

سوال : آیا کسی که نماز نمی خواند مسلمان نیست ؟!!

جواب : مسلمانی ربطی به خواندن نماز ندارد.

سوال : آیا نماز نخواندن در مسیر سعادت خدشه ای وارد نمیکند ؟!

جواب : خیر . مسیر سعادت بهشت است . از آنجایی که خداوند به یهودیان ومسیحیان  وعده ی بهشت داده است . پس نماز خواندن از ضروریات نیست !

سوال : آیا کسی که به یتیم کمک نمی کند مسلمان نیست ؟!

جواب : طبق گفته ی قرآن چنین انسانی دین را تکذیب کرده و مسلمان نیست !!

 

سرمقاله ای برای نشریه ای تئاتری که هیچ گاه چاپ نشد

نتیجه، رفتاری کودکانه می شود؛ وقتی واپس زدگی و عقب انداختن میل دیگر وجود ندارد، پاسخ های بدنی و زبانی آنی هستند. تخیل از قید زبان و اسطوره های اجتماعی رسوب کرده در ذهن رها می شود و بیانی از آن خود می یابد. ایده ی تمایز تخیل از زبان را بیش از هر کس مدیون لکان هستیم. او در روانکاوی اش ساحت تخیل، ساحت نشانه و ساحت امر واقع را از یکدیگر تمیز داد؛ هرچند ارتباطشان تنگاتنگ است و در غیاب یکی دوتای دیگر هم وجود نخواهد داشت. اما برای لکان، زبان جایگاه ویژه ای دارد، و برای ما تخیل!

تخیلی رها از زبان گفتاری، زبانی که تنها تصایری از دنیای ملموس اطرافمان می دهد که از پیش در منطقی زمان مند گیر افتاده اند. هدفمان یافتن زبانی تام و خودانگیخته برای تخیل است، به بیان آرتو:  زبانی ملموس که مخصوص بیان حواس و مستقل از کلام است، زبانی که قبل از هر چیز باید پاسخگوی نیاز حواس باشد و آن را ارضا نماید.

افراط در این ایده باعث رد معناهای قراردادی و حتی روزمره می شود، اشکال مرسوم بیان افکار که آن ها را از پیش جهت دهی می کنند از بین می رود و خطر این وجود دارد که هیچ بیان بدست نیاید. تنها راه جستن از این خطر گستردگی افراد فعال در ایجاد آن است. ارتباط پویا با مخاطب و توجه به برخورد تئاتری از دهه 60 و 70 جزئی اساسی از دغدغه ی تئاترهای تجربی بوده است. این ایده به روزنامه های مخالف وضع موجود هم سرایت کرد و راه های نوین بیان و لمس را یافتند. وضع کنونی نشریه ملغمه ای اختیاری از تمام مفاهیم بالا است. که باید به آن دانشجویی بودن کانون تئاتر را اضافه کرد. دانشجویی نه به معنای متداولش در تئاتر ایران: آماتور، بلکه دست چینی ای از معناهای مثبت کار جمعی و پویا و در یک کلمه: خودانگیختگی جمعی.

چرک دست

۱۲۵۴

اینبار حتما میشمرمش.

روی کاغذ نوشته بود ۳۵۰۰۰۰ ریال و این تمام معنی من توی این زمونه بود. یه عدد شش رقمی .

وقتی دستگاه، پولم رو از توی خودش تف کرد بیرون شمردمش. چندبار شمردمش. هردفعه با دفعه قبل فرق داشت ، یبار بیشتر بود یبار کمتر. عصابم خورد شد. با لگد زدم تو شکمش. مرد ده رقمی پشت سرم نا سزا گفت.

تو دلم گفتم دزد.


اخبار نوشتکی ! منبع : خبرگزاری ها

۱- می گویند کتاب های شهید بهشتی در نمایشگاه نیست ! چرا ؟ نمی دانم...(!)

۲- می گویند کتابی در مورد چه گوارا (!) در نمایشگاه بوده اما اومدن گفتن جمع کنید ...جمع شده !

(منبع دو خبر بالا : خودم !)


۳-می گویند :خاتمی ( خ. ولایت )با اشاره به جبهه جنگ نرم فرهنگی نیز تصریح کرد: این جریان سعی می کند با ابتذال در حوزه فیلم، هنر، تئاتر، ورزش، مجلات و ... خود را نشان بدهد. یکی از این حوزه ها فساد و بدحجابی است و در برخی جاها اخیرا برخی کشف حجاب را تجربه می کنند. وی خطاب به خانم هایی که حجاب را رعایت نمی کنند تاکید کرد: بدحجابی امنیت اخلاقی، روانی و اجتماعی را به هم می زند و دودش به چشم خود شما هم می رود. خطیب نماز جمعه تهران یادآور شد: بر خلاف تصور برخی ها حجاب مسئله شخصی نیست و کاملا مسئله اجتماعی است و منکر حجاب سازنده ده ها گناه کبیره است .


۴-می گویند خانم های بدحجاب باعث زلزله می شوند ! جا دارد در اینجا به خانم های عزیز تبریک بگوییم ! چرا که از ابتدای خلقت کلا در کار خدا خیلی دخالت می کنند و اساسا خدایی دیگرند . از همان ابتدا که مرد (آدم) را گول زدند و سیب را خوردند قصد داشتند روزی برسد که قدرت جهان را در دست بگیرند...بالاخره بعداز سالها توانستند قدرت ساختن زلزله را بدست بگیرند و انشالله در سالهای آتی قدرت ساختن سیل , آتشفشان , گردباد و طوفان و دیگر بلایای طبیعی را دست گرفته و اگر همین گونه ادامه دهند انشالله می توانند جای خدا و دم و دستگاهش را نیز تصاحب کنند...در اینجا جا دارد به تمام دانشمندان الاف و بیشعور عرض شود چرا اراجیف به هم می بافید ؟ 


۵- می گویند معاون اول رئیس جمهور گفت: بعضی‌ها میکروب تولید می‌کنند و در همین مورد شاهد بودیم که آنفلوآنزا را ساخته و بعد واکسنی برای درمان آن تولید کردند تا پول ملتها را به دست آورند. (آخی عزیزم...)


۶-می گویند در اخبار آمده که مجسمه ی پارک ها در حال جمع آوری توسط بسیجیان بی سواد است که تفاوت تندیس و ساندیس را متاسفانه تشخیص نمی دهند...


۷- می گویند محتشمی گفته فرقه ی مصباحیه ریشه ی آقای خامنه ای را نیز می زند...منظور اقای محتشمی ریش آقا بوده نه ریشه...


۸- می گویند حبیب پس از سالها به ایران آمده و لیست اولین آلبوم وزارت ارشادی خود را منتشر کرده : این سی‌دی محتوی ۱۲ ترانه میباشد که ترانه اول بصورت دکلمه اجرا گردیده است.// 1-دکلمه ای برای مقدمه (من برگشتم عزیزان) 2-محمود ... بی‌ تو تنها و غریبم 3-اسفندیار دل مشایی 4-نامه عشق من بهت ته چاه جمکرانه 5-نه ایران ، نه تهران، جانم فدای غزه 6-عشق من ۲۲ خرداد شروع شد 7-نفرین به تو‌ای فتنه 8-لس​ آنجلس برام جهنم بود 9-خونه بن لادن تو شمرون 10-وفا به ساندیس 11-باب لوینسون اصلا ایران نبوده 12-پس کی‌ ظهور میکنی‌ 


...در اینجا جا دارد از تمامی افراد این مملکت تشکر کنیم که موجبات دیوانگی ما را فراهم می کنند !

*******

پی نوشت : خدایی کی داره مجسمه ها رو جمع می کنه ؟ شهرداری تخمین زده که قیمت اونا کلا روی هم می شه ۶ میلیون...حالا شما بگید کدوم دزد احمقی به خاطر ۶ میلیون این همه مجسمه رو می دزده ؟